مرسده بصیریان حریری
———————————————————
نویسنده: مایکل نیگلر
مترجم: دکتر فرهاد میثمی
مایکل نیگلر (متولد 1937) استاد بازنشسته ادبیات تطبیقی در دانشگاه برکلی در کالیفرنیا است. او در برکلی برنامه مطالعات صلح را پایهگذاری کرد و راه های مبارزه خشونت پرهیز را به دانشجویانش می آموخت و سمینارهایی هم درباره معنا و مفهوم زندگی برگزار می کرد.
مایکل نیگلر همچنین از فعالان و کوشندگان شناخته شده آزادی بیان در آمریکاست.
او می نویسد:
«عدم خشونت شیوۀ افراد ضعیف نیست، بلکه در واقع فراخوانی ست برای نشان دادن نوعی قدرت نامعمول؛ حرکتی نیست به معنای عقب کشیدن و خودداری از هر گونه حرکتی، بلکه به کار گرفتن نیرویی مثبت است.»
در این کتاب او قدم به قدم راهی را نشان می دهد تا از طریق آن، و به طور خلاق برای روبه رو شدن با هر گونه مشکل و نیز ایجاد جنبش های دگرگون ساز که قادر به بازسازی بنیان جامعه هستند، از خشونت پرهیزی بهره ببریم.
نیگلر از برخی از اشتباهات تاکتیکی خاص پرده برمی دارد که جنبش های خشونت پرهیز و شکست خورده مرتکب شده اند؛ مثل تظاهرات میدان تیان آمن و تظاهرات اشغالگر (نظیر جنبش اشغال وال استریت). همچنین از نمونه های موفق جنبش های خشونت پرهیز هم نمونه هایی مطرح می کند. او نشان می دهد که خشونت پرهیزی چیزی ورای یک تاکتیک است: شیوه ای برای زندگی ست که به همۀ جنبه های هستی ما غنای خاصی می بخشد.
دکتر فرهاد میثمی پزشک، معلم و فعال مدنی ست که هم اکنون در زندان رجایی شهر محبوس است. او مبانی مبارزه خشونت پرهیز نوشته مایکل نیگلر را در زندان به فارسی شیوا و روانی ترجمه کرده و حقوق این اثر را به مردم واگذار کرده است.
مترجم در مقدمه این اثر نوشته است:
«این ترجمه، برگِ سبزی تقدیمی است به همۀ فعالانی که در مسیرِ حقِ تشکیلِ سندیکاها و تشکّل های مستقلّ صنفی و مدنی، رنج های فراوانی را به جان خریده اند؛ از تحمّلِ زندان و تبعید گرفته تا انواع محرومیت های اجتماعی، اخراج، قطع حقوق و غیره. به کارگران، معلّمان، دانشجویان، فعالان حقوق زنان، وکلا، بازنشستگان و.. که ایستادگی شان نمونۀ عملیِ یکی از مطالب اساسیِ این کتاب است. جنبش های اجتماعی از دو رُکنِ اصلی تشکیل می شوند: «سازنده» و «اعتراضی». غفلت از رکن «سازنده» عامل شکستِ اغلب جنبش های اجتماعی است. پرندۀ جنبش اجتماعی نمی تواند فقط با یک بال اوج بگیرد. تشکّل یابی در عینِ مؤثرتر کردن کنش های اعتراضی، امکانِ کنش های «سازنده» را نیز فراهم می کند. همین امر، اهمیتِ ایستادگی پای تشکل یابیِ مستقل از حاکمیت را برای حال و آیندۀ ایران دوچندان می سازد.»
یکی از دوستان فرهاد میثمی درباره شخصیت او می گوید:
«کم هستند کسانی که کنش سیاسی را با باورهای اخلاقی خود درونی می کنند و همزمان اخلاق فردی شان را جدای از امر سیاسی نمی دانند. اصرار فرهاد میثمی بر پیشبرد اهداف مدنی با تکیه بر اصول جنبش های خشونت پرهیز محصول چنین رویکردی به اخلاق و سیاست است.»
علاقه او به این حوزه چنان بود که سایت آلمانی زبان «اشپیگل» در گزارشی پیرامون فرهاد میثمی و فعالیت های حقوق بشری او نوشت: «بالاترین اصل برای او مقاومت خشونت پرهیز است.»
فرهاد میثمی در این حوزه به عنوان سخنران مدعو به بیان ایده های خود درباره کنش های خشونت پرهیز می پرداخت. از جمله در سال ۱۳۹۷ او در یک سخنرانی در دانشگاه اصفهان، حرکت ضد حجاب اجباری با عنوان دختران خیابان انقلاب را یک مثال خیلی خوب برای نشان دادن کنش های مدنی خشونت پرهیز دانست.
سخنان فرهاد میثمی با توجه به حضور او در داخل کشور شجاعانه بود: «جنبش دختران خیابان انقلاب کاملاً شاخصه های یک جنبش خشونت پرهیز مدنی را دارد. ]…[ بی هیچ خشونتی انسان هایی که معتقد هستند حق انتخاب دارند، در راستای حق انتخاب خود، اعتراضی را به صورت مدنی انجام می دهند و رنجی که از قبال این اعتراض به آن ها وارد خواهد شد را می پذیرند. ]…[ این جنبش یکی از نمونه های اعلای کنش خشونت پرهیز است.»
این شکل از اعتراض که تنها با دستانی خالی از سلاح شکل می گیرد، سابقه ای بسیار طولانی در جهان دارد. به دلیل اتفاقات جاری در سه ماه گذشته در ایران است که به نظرم مطالعه این کتاب برای ما ایرانیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آنچه که باید با توجه به تجربیات مبارزاتی در کشورمان در نظر داشته باشیم درستی انتخاب شیوۀ مبارزه است؛ چرا که می بینیم کوچکترین خطا می تواند منجر به شکست و از دست رفتن خون های ریخته شده و جان های عزیزی بشود که برای آزادی ایران از خود گذشته اند.
پروفسور مایکل نیگلِر در کتاب مبانی مبارزه خشونت پرهیز از قدرتی سخن به میان می آورد که به تعبیر او یک قدرت نوظهور است و می تواند بشر را به آینده ای بهتر رهنمون کند: قدرت خشونت پرهیزی. نیگلر اعتقاد دارد:
«بی تعـارف، جهان بینـی حـال حاضـر مـا و نهادهایـی کـه بـر پایـۀ ایـن جهان بینـی بنـا شـده اند، خشـونت را بـه عنـوان قاعده و هنجـار، یعنی امـری پذیرفته و عادی تلقـی می کننـد. دگرگـون کـردن ایـن مبنـا می توانـد موجب جهشـی به پیش در مسـیر تحـول فرهنگی شـود.»
در عین حال این نکته را گوش زد می کند که بیشتر مردم با این امکان بالقوه آشنا نیستند چون خشونت قاعده شده است. اما برای گریز از قاعده های دست وپاگیر، نیازمند استثناهایی هستیم که دستکم در تلاشی حتی طولانی ما را به اهداف بزرگ برسانند.
به باور نیگلر، همواره در رویاروییهایی که میان دو گروه متخاصم انجام می گیرد دو راه وجود دارد: راه اول ماندن و جنگیدن و راه دوم گریختن است که براساس نیروی هر یک از این دوطرف تعریف و ارزیابی می شود. اما راه سومی نیز وجود دارد که معمولا کم تر در نظر گرفته می شود: همدلی و همیاری و نه رقابت.
نویسنده اعتراف می کند که اصطلاح عدم خشونت دربردارندۀ این نکته است که ما پذیرفته ایم اصلی به نام خشونت وجود دارد؛ پیشفرضی غیرقابل کتمان.
اگـر از خشـونت پرهیزی غافـل بمانیـم، واکنـش مـا در برابر یـک تهاجم، تنهـا بـه دو امـکان محـدود می شـود: مقابلـه به مثـل کـردن (زد و خـورد) یـا کوتاه آمـدن (گریختـن) اما از دیدگاه خشـونت پرهیزی، ایـن بهواقـع اصلا انتخـاب نیسـت. یـک راه، واکنشـی عیناً از نـوع همان خشـونت بوده اسـت و راه دیگـر، ایـن بـوده کـه منفعلانه بگذاریـم خشـونت بـر ما جـاری شـود.
نیگلر از زاویۀ دید یک متخصص برجستۀ مطالعات خشونت پرهیزی به آنچه در این تصویر وجود دارد نگاه می کند و می گوید: «نخستین چیزی که یک ملت ستمدیده باید در خود بشناسد و بر آن غلبه کند ترسی فلجکننده است. وقتـی کـه بتوانیـم تـرس یـا خشـممان را در قالـب کاری یا شیوه ای خلاق ابـراز کنیـم، آن زمان اسـت کـه قـدرت آفرینشگر خشـونت پرهیزی را در اختیـار گرفته ایـم. از حیـث عواطـف و هیجانـات، ما نـه از روی تـرس خواهیـم گریخـت و نـه از روی خشـم حملـه ور خواهیم شد ما با مهـر و خیرخواهی ایسـتادگی می کنیم.»
نویسنده که خود را یکی از طرفداران منش افرادی چون مهاتما گاندی می نامد، پیشنهاد می کند برای ورزیده شدن در هنر خشونت پرهیزی لازم است چند کار را به طور مداوم انجام دهیم. محصولات شبکه ها و رسانه ها به شدت میلمان را بر خشونت ورزی تحریک می کنند پس برای پرهیز از خشونت می باید از این محصولات نیز پرهیز کنیم. درباره خشونت پرهیزی بیاموزیم. برای این منظور در بخش انتهایی چند کتاب را به عنوان پیشنهادهایی برای خواندن، پیوست کرده است.
در موخرۀ این کتاب که تلاشش جا انداختن این دیدگاه است که صورت مسـأله در قالب «من علیه شـما» نیسـت بلکـه «مـن و شـما با هم علیه مشـکل» اسـت، می نویسد:
«اجـازه بدهیـد بـر همـان عرشـۀ در حـال فـرورفتـن، همچنـان سـازهایمان را کـوک کنیـم، و همچنـان بنوازیـم؛ شـاید بـرای فـردا.»
اشارۀ او به سکانس هایی از فیلم تایتانیک است که اعضای ارکستر برعرشۀ کشتی در حال غرق، اهمیتی به فرورفتن در امواج سهمگین دریا نمی دهند چون کارشان مهم تر، ارزشمندتر و موثرتر از ایستادگی در برابر مرگ است. این خود نوعی ایستادگی فعال است برای زندگی کردن.
این کتاب را می توانید از وبسایت ketabnak.com دریافت کنید.
دانلود کتاب از لینک
https://ketabnak.com/book/122917